نورونهای آینهای، سلولهای عصبی خاصی هستند که زمانی که فردی عملی را انجام میدهد و همچنین زمانی که فرد دیگری همان عمل را انجام میدهد، فعال میشوند. این نورونها به اعمال فرد دیگر، درست همانطور که انگار خودتان آن را انجام میدهید، پاسخ میدهند.این واکنش محدود به حس بینایی نیست. نورون آینهای میتواند زمانی که فردی بداند یا بشنود که فرد دیگری در حال انجام عمل مشابهی است نیز فعال شوند.
“عمل مشابه” چیست؟
همیشه مشخص نیست که منظور از “عمل مشابه” چیست. آیا نورون های آینهای به حرکات خاصی پاسخ میدهند (به روشی خاص عضلات خود را برای گرفتن غذا حرکت میدهید) یا به چیزی انتزاعیتر، یعنی هدفی که فرد با آن حرکت میخواهد به آن برسد (گرفتن غذا) واکنش نشان میدهند؟
مشخص شده است که انواع مختلفی از نورونهای آینهای وجود دارند که در نحوه واکنششان تفاوت دارند.
نورونهای آینهای کاملاً تطابقپذیر (Strictly congruent) فقط زمانی فعال میشوند که عمل آینهشده کاملاً با عمل انجامشده مطابقت داشته باشد – بنابراین هم هدف و هم حرکت در هر دو مورد یکسان هستند.
نورونهای آینهای نسبتاً تطابقپذیر (Broadly congruent) زمانی فعال میشوند که هدف عمل آینهشده با هدف عمل انجامشده یکسان باشد، اما خود دو عمل لزوماً یکسان نیستند. برای مثال، شما میتوانید یک شیء را با دست یا دهان خود بگیرید.
مجموعاً، نورون های آینهای کاملاً تطابقپذیر و نسبتاً تطابقپذیر که بیش از ۹۰ درصد از نورون های آینهای را در مطالعهای که این طبقهبندیها را معرفی کرد تشکیل میدهند، نشاندهندهی کاری است که فرد دیگری انجام داده است و نحوه انجام آن هستند.
سایر نورونهای آینهای غیر تطابقپذیر (Non-congruent) در نگاه اول ارتباط واضحی بین عمل انجامشده و مشاهدهشده نشان نمیدهند.
چنین نورونهای آینهای ممکن است مثلاً زمانی که شما یک شیء را میگیرید و فرد دیگری را میبینید که آن شیء را در جایی قرار میدهد، فعال شوند. بنابراین، این نورونها میتوانند در سطحی حتی انتزاعیتر فعال شوند.
تکامل نورونهای آینهای
دو فرضیه اصلی در مورد چگونگی و چرایی تکامل نورونهای آینهای وجود دارد.
فرضیهی تطابق (Adaptation Hypothesis) بیان میکند که میمونها و انسانها – و احتمالاً سایر حیوانات نیز – با نورونهای آینهای متولد میشوند. در این فرضیه، نورونهای آینهای از طریق انتخاب طبیعی به وجود آمدهاند و به افراد اجازه میدهند تا اعمال دیگران را درک کنند.
فرضیهی یادگیری تداعیگر (Associative Learning Hypothesis) ادعا میکند که نورونهای آینهای از طریق تجربه به وجود میآیند. همانطور که شما یک عمل را یاد میگیرید و دیگران را در حال انجام عمل مشابهی میبینید، مغز شما یاد میگیرد که این دو رویداد را به هم مرتبط کند.
نورونهای آینهای در میمونها
نورونهای آینهای اولین بار در سال ۱۹۹۲ کشف شدند، زمانی که گروهی از دانشمندان علوم اعصاب به رهبری جیاکومو ریزولاتی، فعالیت تک تک نورونهای مغز میمون رزوس (مکاک) را ثبت کردند .
آنها دریافتند که همین نورونها هم زمانی که میمون اعمال خاصی مانند گرفتن غذا را انجام میداد و هم زمانی که آنها مشاهده میکردند آزمایشکننده همان عمل را انجام میدهد، فعال میشدند.
کشف ریزولاتی نورون آینهای را در قشر پیشحرکتی، بخشی از مغز که به برنامهریزی و اجرای حرکات کمک میکند، نشان داد. مطالعات بعدی همچنین به طور گستردهای قشر آهیانه تحتانی را که به رمزگذاری حرکت بصری کمک میکند، مورد بررسی قرار دادهاند.
مقالات دیگر نیز نورونهای آینهای را در مناطق دیگری از جمله قشر پیشانی میانی توصیف کردهاند که برای شناخت اجتماعی مهم شناخته شده است.
نورونهای آینهای در انسانها
شواهد مستقیم
در بسیاری از مطالعات روی مغز میمونها، از جمله مطالعه اولیه ریزولاتی و سایر مطالعات مربوط به نورونهای آینهای، فعالیت مغز با قرار دادن الکترود در مغز و اندازهگیری فعالیت الکتریکی به طور مستقیم ثبت میشود.
این تکنیک در بسیاری از مطالعات انسانی مورد استفاده قرار نمیگیرد. با این حال، یک مطالعه روی نورونهای آینهای به طور مستقیم مغز بیماران مبتلا به صرع را در طول ارزیابی قبل از جراحی بررسی کرد.
دانشمندان نورون آینهای بالقوه را در لوب پیشانی میانی و لوب گیجگاهی میانی که به رمزگذاری حافظه کمک میکند، کشف کردند.
شواهد غیرمستقیم
بیشتر مطالعات مربوط به نورونهای آینهای در انسانها شواهد غیرمستقیمی را نشان دادهاند که به وجود نورونهای آینهای در مغز اشاره میکند.
چندین گروه مغز را تصویربرداری کردهاند و نشان دادهاند که مناطقی از مغز که در انسانها فعالیت شبیه نورونهای آینهای را نشان میدهند، شبیه به مناطقی از مغز در میمونهای رزوس هستند که حاوی نورونهای آینهای هستند.
جالب اینجاست که نورونهای آینهای در ناحیه بروکا، که مسئول تولید زبان است، نیز مشاهده شدهاند، هرچند که این موضوع بحثهای زیادی را به دنبال داشته است.
چنین شواهد تصویربرداری عصبی امیدوارکننده به نظر میرسد. با این حال، از آنجایی که نورونهای منفرد در طول آزمایش مستقیماً مورد بررسی قرار نمیگیرند، همبستگی این فعالیت مغزی با نورونهای خاصی در مغز انسان حتی اگر نواحی تصویربرداری شده مغز بسیار شبیه به موارد یافت شده در میمونها باشند دشوار است.
به گفته کریستین کیسرز، محققی که سیستم نورون آینهای انسان را مطالعه میکند، یک ناحیه کوچک روی اسکن مغز میتواند با میلیونها نورون مطابقت داشته باشد.
بنابراین، نورونهای آینهای کشفشده در انسانها را نمیتوان مستقیماً با نورونهای میمونها مقایسه کرد تا تأیید شود که آیا سیستمها یکسان هستند.
علاوه بر این، لزوماً مشخص نیست که آیا فعالیت مغزی مربوط به یک عمل مشاهدهشده، پاسخی به سایر تجربیات حسی به جای بازتاب (Mirroring) باشد یا خیر.
نقش احتمالی در شناخت اجتماعی
از زمان کشف، نورونهای آینهای به عنوان یکی از مهمترین اکتشافات در علوم اعصاب در نظر گرفته شدهاند و متخصصان و غیرمتخصصان را به یک اندازه مجذوب کردهاند.
علت این علاقهی شدید چیست؟ این علاقه به نقشی برمیگردد که نورونهای آینهای ممکن است در توضیح رفتار اجتماعی ایفا کنند.
هنگامی که انسانها با یکدیگر تعامل میکنند، اعمال و احساسات دیگران را درک میکنند. بنابراین، برخی از محققان میگویند نورون آینهای که به شما امکان میدهند اعمال دیگران را تجربه کنید میتوانند برخی از مکانیسمهای عصبی زمینهساز یادگیری و برقراری ارتباط ما را روشن کنند.
به عنوان مثال، نورون آینهای ممکن است در مورد اینکه چرا از دیگران تقلید میکنیم که برای درک چگونگی یادگیری انسان و یا چگونگی درک اعمال دیگران که میتواند بر همدلی (Empathy) تأثیر بگذارد، بینشی به ما بدهند.
بر اساس نقش احتمالی آنها در شناخت اجتماعی، حداقل یک گروه نیز پیشنهاد کردهاند که «سیستم آینهای معیوب» ممکن است باعث اوتیسم شود که تا حدودی با مشکل در تعاملات اجتماعی مشخص میشود.
آنها معتقدند که کاهش فعالیت نورونهای آینهای مانع از درک افراد مبتلا به اوتیسم از احساسات دیگران میشود. محققان دیگر گفتهاند که این دیدگاهی بیش از حد سادهانگارانه در مورد اوتیسم است: بررسی ۲۵ مقاله با تمرکز بر اوتیسم و سیستم آینهای معیوب نتیجه گرفت که «شواهد کمی» برای این فرضیه وجود دارد.
بسیاری از محققان در مورد اینکه آیا نورونهای آینهای برای همدلی و سایر رفتارهای اجتماعی حیاتی هستند، بسیار محتاطتر هستند.
برای مثال، حتی اگر هرگز چنین عملی را ندیده باشید، همچنان قادر به درک آن هستید به عنوان مثال، اگر سوپرمن را در فیلمی در حال پرواز ببینید، حتی اگر خودتان نمیتوانید پرواز کنید.
شواهدی از این امر از افرادی به دست میآید که توانایی انجام اعمال خاصی مانند مسواک زدن را از دست دادهاند، اما همچنان میتوانند آنها را درک کنند زمانی که دیگران آنها را انجام میدهند.
نگاهی به آینده
اگرچه تحقیقات زیادی روی نورون های آینهای انجام شده است، اما همچنان سوالات زیادی باقی مانده است. به عنوان مثال، آیا آنها فقط به مناطق خاصی از مغز محدود می شوند؟ عملکرد واقعی آنها چیست؟ آیا آنها واقعاً وجود دارند یا پاسخ آنها را میتوان به نورونهای دیگر نسبت داد؟
برای پاسخ به این سوالات تحقیقات زیادی باید انجام شود.همچنین اگر دوست دارید مطالب روان شناسی بیشتری را مطالعه کنید به این قسمت مراجعه کنید.
نظرات کاربران